وجود مهارت همدلی در مدیران، به آنها کمک میکند تا وفاداری اعضای تیم را افزایش داده و ارتباط بهتری با آنها برقرار کنند.
در کتابچه راهنمای ارتقاء رهبری ارتش آمریکا بسیار تاکید شده است که مهارت همدلی برای «رهبری صالح» ضروری است. چرا؟ زیرا همدلی این امکان را برای شما فراهم میکند تا بفهمید آیا واقعا به مخاطبان هدف خود در کسبوکار دست پیدا کردهاید یا خیر. به شما امکان میدهد تاثیری را که تصمیمات و اقدامات شما بر مخاطبان واقعی خواهد گذاشت پیشبینی کنید و بر این اساس استراتژی خود را تنظیم کنید.
بدون همدلی، نمیتوانید یک تیم بسازید یا نسل جدیدی از رهبران را پرورش دهید. همچنین نمیتوانید الهامبخش اعضای تیم خود باشید و حس وفاداری را در وجود آنها تقویت کنید. حتی مهارت همدلی برای موفقیت در مذاکره و فروش ضروری است؛ زیرا به شما این امکان را میدهد که خواستههای طرف مقابل را شناسایی کنید و متوجه شوید او چه ریسکهایی را میپذیرد و چه ریسکهایی را قبول نمیکند.
پنج ظرفیت شناختی و ویژگیهای شخصیتی ضروری وجود دارد که هر رهبری باید آنها را داشته باشد و یکی از آنها «همدلی» است. این پنج ویژگی عبارتاند از: همدلی، خودآگاهی/آگاهی از دیگران، اعتماد، تفکر انتقادی، نظم/خودکنترلی.
مهارت همدلی به معنای توانایی درک تجربه، دیدگاه و احساسات شخص دیگری یا توانایی قرار دادن خود به جای دیگران است. وقتی خود را به جای دیگران قرار میدهید، باید مطمئن شوید که در تلاش برای درک احساسات آنها هستید؛ نه درک احساسی که اگر خودتان در آن موقعیت بودید داشتید. این مهمترین نکته در مباحث مربوط به مهارت همدلی است.
به یاد دارم اوایل دوران ازدواج، همسرم برای ورزش اسکی در آخر هفته برنامهریزی کرد و بسیار ذوق داشت. او مطمئن بود (خودش را جای من گذاشته بود) که من هم مانند او این ورزش را دوست دارم؛ اما من از گذشته علاقهای به این ورزش نداشتم و تنها حس سردرگمی، عدم تعادل و دست و پا چلفتگی به من میداد. همسرم اصرار داشت که اگر فرصت دیگری به خودم بدهم، حتما به این ورزش علاقهمند میشوم. او نمیتوانست احساس من را درک کند. سالها طول کشید تا بتوانم او را متقاعد کنم که من برخلاف او، هیچ علاقهای به این ورش ندارم.
مانند مهارت خودآگاهی، فرآیند همدلی شامل مراحل اسکن مجموعه زیادی از دادهها، حذف نویزها و استخراج اطلاعات ضروری است. این فرآیند با آنچه یک تحلیلگر سهام هنگام اسکن بازار و جستوجوی سیگنالها، ناهنجاریها و پیدا کردن الگوهای جدیدی برای پیشبینی اتفاقات مهم و روندهای بازار انجام میدهد، تفاوت چندانی ندارد.
رهبرانی که مهارت همدلی ندارند، هزینههای زیادی برای کسبوکار ایجاد میکنند. برای مثال یکی از شرکتهای هواپیمایی آمریکا، بدترین اشتباه تاریخ را مرتکب شد و یکی از مسافران پزشک را از هواپیما بیرون آورد تا صندلی او که هزینهاش پرداخت شده بود را به فرد دیگری بدهد. مدیرعامل این شرکت هواپیمایی سه بار بیانیه منتشر کرد تا در آخر کمی حس همدلی در وجود او مشخص شد.
در اولین بیانیه تنها عذرخواهی کرد؛ در بیانیه دوم مسافر قربانی را سرزنش کرد و او را سرکش و جنگطلب خطاب کرد و در نهایت در بیانیه سوم گفت «قول میدهیم عملکرد بهتری در آینده داشته باشیم». تنها در این زمان بود که کمی حس همدلی با مشتریان شرکت در صحبتهای این مدیرعامل حس شد.
عدم همدلی عامل اصلی سونامی حوادث آزار جنسی است که اخبار اخیر را تحت سلطه خود درآورده و برخی از رهبران برجسته را برکنار کرده است. زمانی که یک مدیر مهارت همدلی نداشته باشد، به خودش اجازه میدهد در مورد یک کارمند اظهار نظر کرده یا او را اذیت کند. اگر مدیر بتواند و بخواهد خودش را جای کارمند قرار دهد و درک کند که او در این زمانها چه احساسی خواهد داشت، احتمال انجام این کارها بسیار کمتر میشود.
خوشبختانه میتوان تا حدودی مهارت همدلی را کسب کرد. مهارت همدلی نیز مانند بسیاری از مهارتهای دیگر، یک ویژگی ذاتی انسان است که به مقدار متفاوتی در وجود افراد مختلف وجود دارد. برخی افراد استعداد بیشتری در این مهارت دارند و به سرعت میتوانند احساس دیگران را درک کنند. حتی برخی از افراد بیش از اندازه این مهارت را در وجود خود دارند و باید به آنها گفت که کمی از درک احساسات دیگران دست بکشند؛ زیرا درک بیش از حد احساسات دیگران، قدرت تصمیمگیری را از فرد میگیرد و منجر به ایجاد احساسات بد و ناامیدی در وجود او میشود.
همچنین بخوانید: «هفت نکته برای بهبود کیفیت جلسات ۲ نفره بین مدیر و اعضای تیم»
اغلب رهبران بسیار موفق در دنیا، مانند ماشینهایی هستند که اطلاعات را به سرعت پردازش میکنند و درستترین تصمیم را در لحظه میگیرند. برای مثال اگر در یک جلسه، یکی از اعضای تیم خیلی سریع ایدهای مطرح کرد که به نظر احمقانه میآمد، کمی از حس همدلی خود کمک بگیرید و او را درک کنید. ممکن است ایدهای به ذهن او رسیده باشد و بلافاصله از سر خوشحالی و بدون فکر کردن، آن را بیان کرده باشد. در این زمان بهتر است به جای اینکه او را نادیده بگیرید و حس تحقیر در او ایجاد کنید، چند دقیقه زمان بگذارید و به او بگویید «میدانم که این مسئله بسیار مهم است و تو هیجانزده شدهای؛ اما ایده تو مشکلاتی را در آینده به وجود میآورد و نمیتواند راهحل خوبی برای شرایط کنونی باشد».
اگر به طور طبیعی حس همدلی کمی در شما وجود دارد، بهتر است از این کمبود آگاه باشید و بدانید که باید هزینهای برای آن پرداخت کنید. با تمرین کردن میتوانید این مهارت را در وجود خود افزایش دهید. قبل از اینکه کاری انجام دهید یا چیزی بگویید، به افرادی که تحت تاثیر حرفها و اعمال شما قرار میگیرند فکر کنید و ببینید عمل شما برای آنها چه معنایی خواهد داشت. به یاد داشته باشید که تنها فکر کردن به این موضوعات کافی نیست و باید تلاش کنید که احساس آنها برایتان مهم باشد. همچنین میتوانید از یک مشاور که حس همدلی قویتر در وجود خود دارد در کارهایتان کمک بگیرید. این مشاور به شما یادآوری میکند که غیر از خودتان، افراد دیگری هم در این دنیا زندگی میکنند که احساسات و اهداف آنها مانند شما نیست.
مهارت همدلی شما به صورت ذاتی هر چهقدر که باشد، بر اساس وضعیت روحی و جسمی شما در وجودتان تغییر میکند. برای مثال وقتی بیمار یا خسته هستید، توانایی همدلی شما با دیگران کاهش پیدا میکند. کم شدن حس همدلی در وجود شما هیچ اشکالی ندارد؛ به شرط اینکه زمان زیادی این حس در وجود شما کم نباشد و در نهایت برای تصمیمگیری، احساسات و دیدگاه اعضای تیم و دیگر ذینفعان را در نظر بگیرید.
همدلی را با خوشرویی و مهربان بودن با دیگران اشتباه نگیرید. گاهیاوقات ممکن است احساس و افکار دیگران را درک کنید؛ اما به دلایل منطقی با آنها مخالف باشید و آنها را نادیده بگیرید. اساساً مهارت همدلی، ابزاری خنثی برای جمعآوری داده است که شما را قادر میسازد محیط انسانی کسبوکار را درک کنید؛ در نتیجه پیشبینیهای بهتری انجام دهید، تاکتیکهای بهتری بسازید، حس وفاداری را به اعضای تیم خود القا کنید و ارتباط بهتری با آنها برقرار کنید.
منبع: forbes
همچنین بخوانید: «چرا افراد با استعداد از نقاط قوت خود استفاده نمیکنند؟»
2 نظر در “مهارت همدلی؛ ابزاری ضروری برای رهبران”