به نظر شما از بین ۹ سبک رهبری متداول، کدام یک از آنها بهترین سبک برای شما است؟
همه افراد ممکن است در مقطعی از کار خود، نقش رهبر داشته باشند و تیمهایی با ابعاد متفاوت را رهبری کنند. زمانی که شما یک جلسه را مدیریت میکنید، مسئولیت یک پروژه را برعهده میگیرید یا حتی زمانی که مدیریت یک تیم یا سازمان را بر عهده میگیرید، در واقع نقش رهبری دارید و باید یک سبک رهبری برای خود انتخاب کنید.
برخی از مدیران حرفهای، همانطور که فرهنگ سازمانی منحصربهفردی در سازمان خود دارند، بر اساس تجربه و مسئولیتهای خود، سبک رهبری منحصربهفردی برای خود ایجاد میکنند. به این ترتیب، مدیران مختلف سبکهای رهبری متفاوتی دارند. در این مطلب ۱۰ سبک رهبری متداول در سازمانها را بررسی میکنیم.
دلایل اهمیت سبک رهبری
همانطور که یک رهبر برای رسیدن به موفقیت باید همواره مهارتهای رهبری خود را توسعه دهد، برای رسیدن به اهداف مدیران خود و برآورده کردن نیاز کارمندان زیر دست خود نیز باید از فرآیندها و روشهای مختلفی استفاده کند. برای اینکه مدیر موثری باشید، ممکن است لازم باشد که در یک زمان از چند سبک رهبری استفاده کنید.
وقتی با انواع سبکهای رهبری آشنا میشوید، ممکن است متوجه شوید که باید مهارتهای خود را در برخی از بخشهای رهبری بهبود دهید یا سبک رهبری خود را توسعه دهید. همچنین ممکن است راههای بهتری برای رسیدن به اهداف کنونی خود پیدا کنید و یاد بگیرید که چگونه با دیگر مدیرانی که سبک رهبری متفاوتی با شما دارند رفتار کنید.
۹ سبک رهبری متداول
سبکهای رهبری متداول در سازمانها عبارتاند از:
۱- کوچ (Coach)
رهبر کوچ فردی است که به سرعت نقاط قوت، نقاط ضعف و انگیزههای اعضای تیم خود را شناسایی میکند و به هر یک از آنها کمک میکند تا پیشرفت کنند. این رهبر همواره به کارمندان خود کمک میکند تا اهداف هوشمندانهای برای خود تنظیم کنند؛ سپس وظایف چالشبرانگیزی را به هر یک از آنها محول میکند و بازخوردهای منظمی به آنها میدهد تا از این طریق باعث رشدشان شود. این رهبران در ایجاد یک محیط انگیزشی و مثبت مهارت خوبی دارند و همواره انتظارات مشخصی از کارکنان خود دارند.
سبک رهبری کوچ، سودمندترین سبک رهبری هم برای کارمندان و هم برای کارفرمایان است. متاسفانه از این سبک رهبری خیلی کم استفاده میشود؛ زیرا در این سبک رهبری نسبت به سبکهای دیگر، به زمان بیشتری برای رسیدن به اهداف نیاز دارید.
برای مثال: یک مدیر فروش در انتهای هر فصل، جلسهای را با اعضای تیم خود ترتیب میدهد تا درباره دستاوردهای سه ماه قبل صحبت کنند. در این جلسه همه اعضا دستاوردها، نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای تیم را ارزیابی میکنند. سپس مدیر، افرادی را که عملکرد استثنایی داشتند و به سطح بالاتری از اهداف مشخص شده دست یافتهاند معرفی میکند. این مدیر در نهایت با اعلام اهداف برای سه ماه آینده جلسه را پایان میدهد و به اعضای خود برای رسیدن به اهداف مشخص شده و رقابت با یکدیگر انگیزه میدهد.
۲- رویایی (Visionary)
رهبران رویایی الهامبخش کارکنان خود هستند و با حمایت از ایدههای آنان، تغییرات بزرگی را در سازمان ایجاد میکنند و باعث پیشرفت کارمندان و سازمان میشوند. همچنین یک رهبر رویایی میتواند تعلق سازمانی قوی و عمیقی را ایجاد کند. این افراد حتی برای تقویت اعتمادبهنفس مدیران همرده خود نیز تلاش میکنند.
این سبک رهبری به ویژه برای سازمانهای کوچکی که با سرعت زیادی در حال رشد هستند یا سازمانهای بزرگی که در حال تجربه بازسازی ساختار شرکت یا تحولات بزرگ هستند بسیار مناسب است.
برای مثال: یک معلم با دیگر همکاران خود گروهی را تشکیل میدهند و دغدغه او برطرف کردن مشکلات دانشآموزان و نگرانیهای آنها درباره مسائل خارج از مدرسه است. در واقع هدف آنها، بهبود تمرکز و عملکرد دانش آموزان در مدرسه است.
این معلم روشهای آزمایشی مختلفی را توسعه میدهد تا بتواند سریعترین و کارآمدترین راه برای کمک به دانشآموزان را پیدا کند.
۳- خدمتگزار (Servant)
برای رهبران خدمتگزار، کارمندان در درجه اول اهمیت قرار دارند. این رهبران معتقدند که اگر اعضای تیم در زندگی شخصی و حرفهای احساس خوبی داشته باشند، عملکرد موثرتری خواهند داشت. به دلیل تاکید این رهبران بر رضایت کارمندان، معمولا احترام زیادی از سمت کارمندان دریافت میکنند.
رهبر خدمتگزار یک سبک رهبری عالی برای همه سازمانها با هر اندازه و در هر صنعتی است؛ اما این سبک بیشتر در سازمانهای غیرانتفاعی متداول است. این نوع از رهبران استعداد بی نظیری در تقویت روحیه کارکنان و ایجاد تعلق سازمانی دارند.
برای مثال: یک مدیر محصول در هر ماه جلسه تکنفره دوستانه با افرادی که سوال، چالش یا ایدهای درباره بهبود یا استفاده از محصول دارند برگزار میکند. این جلسات باعث میشوند تا مدیر بتواند نیازهای مختلف را مشخص کند و به افرادی که از این محصول استفاده میکنند کمک کند.
۴- استبدادی (Autocratic)
این رهبران افرادی هستند که تقریبا به طور کامل روی نتایج و کارایی افراد تمرکز دارند. آنها اغلب تنهایی یا با گروه کوچکی از افراد معتمد خود تصمیمگیری میکنند و از کارمندان انتظار دارند تا دقیقا کاری که به آنها محول میشود را انجام دهند. این رهبران را میتوانید مانند فرماندهان نظامی تصور کنید.
این سبک رهبری میتواند برای سازمانهایی با دستورالعملهای دقیق مفید باشد. همچنین هنگام کار با افرادی که نیاز به نظارت زیادی دارند (مانند افراد کمتجربه) هم مفید است. در کل این سبک رهبری کارمندان را محدود میکند و خلاقیت آنها را از بین میبرد.
برای مثال: یک جراح قبل از عمل جراحی تمام قوانین و فرآیندهای اتاق عمل را با دقت برای اعضای تیم خود بازگو میکند. او این کار را انجام میدهد تا مطمئن شود که همه افراد وظایف خود را میدانند و آنها را با دقت انجام میدهند.
۵- تفویضی (Laissez-faire)
این سبک رهبری دقیقا برعکس سبک استبدادی است. این رهبران بیشتر کارها را به اعضای تیم میسپارند و نظارت خیلی کمی روی کار آنها دارند. از آن جایی که این رهبران زمان زیادی را برای مدیریت کارکنان صرف نمیکنند، اغلب زمان زیادی برای کار کردن روی پروژههای دیگر دارند.
ممکن است مدیران زمانی از این سبک رهبری استفاده کنند که کارکنان با تجربه و آموزش دیدهای داشته باشند. البته اگر کارمندان درباره انتظارات دقیق مدیر اطلاعات کافی نداشته باشند یا برخی از آنها به انگیزه مداوم احتیاج داشته باشند، این سبک رهبری باعث کاهش بهره وری کارکنان میشود.
برای مثال: یک مدیر به اعضای تیم خود میگوید تا زمانی که کار خود را درست انجام دهید و به اهداف تعیینشده برسید، میتوانید برنامه کاریتان را خودتان تنظیم کنید. همچنین میتوانید در پروژههای موردعلاقه خود خارج از سازمان نیز فعالیت داشته باشند.
۶- دموکراتیک (Democratic)
سبک رهبری دموکراتیک (که به سبک رهبری مشارکتی نیز معروف است) ترکیبی از رهبری استبدادی و رهبری تفویضی است. یک رهبر دموکراتیک فردی است که هم روی نتیجه کار کارمندان تمرکز میکند و هم از بازخوردهای آنان در تصمیمگیریهای خود استفاده میکند. با این کار کارکنان احساس میکنند که صدای آنها شنیده میشود و مشارکت آنها مهم است. این سبک رهبری اغلب با سطح بالایی از رضایت و تعلق کارمندان همراه است.
به دلیل اینکه در رهبری دموکراتیک، بحث و مشارکت نقش پررنگی دارد، این سبک رهبری برای سازمانهایی که روی نوآوری و خلاقیت تمرکز دارند (مانند شرکتهای فعال در زمینه تکنولوژی) بسیار عالی است.
برای مثال: مدیر یک فروشگاه، کارکنان باهوش و متمرکزی را استخدام کرده است و به آنها کاملا اعتماد دارد. این مدیر هنگام تصمیمگیری درباره موضوعات مربوط به فروشگاه مانند طراحی مغازه، فقط ایدههای کارکنان خود را اجرا میکند و هدایت کارها را برعهده دارد. او در اینجا حضور دارد تا به سوالات کارمندان خود پاسخ دهد و امکانات بیشتری را برای آنها فراهم کند.
۷- تحولگرا (Transformational)
سبک رهبری تحولگرا شباهت زیادی با سبک رهبری کوچ دارد و روی ارتباطات شفاف، تعیین اهداف و انگیزه کارمندان تمرکز دارد. این رهبر به جای اینکه بخش عمده انرژی خود را صرف اهداف فردی کارمندان کند، ترجیح میدهد که به اهداف سازمانی متعهد باشد.
از آن جایی که این رهبران بیشترین زمان خود را برای دورنمای سازمان صرف میکنند، برای رهبری تیمهایی مناسب هستند که میتوانند بدون نظارت مداوم، کارهای محولشده را به خوبی انجام دهند.
برای مثال: فردی استخدام شده است تا واحد بازاریابی شرکتی را مدیریت کند. مدیرعامل شرکت از او میخواهد تا اهدافی را مشخص کند و تیم بازاریابی را برای رسیدن به این اهداف سازماندهی کند. این فرد ماه اول کار خود را برای شناخت سازمان و اعضای تیم بازاریابی صرف میکند.
او در این مدت درک عمیقی از نقاط قوت سازمان و روندهای فعلی پیدا میکند. بعد از سه ماه، این مدیر برای تیمهای زیر دست خود اهداف شفافی را مشخص میکند و از همه افراد میخواهد تا مطابق با اهداف تیم، اهداف فردی برای خود تعیین کنند.
۸- معاملاتی (Transactional)
رهبر معاملاتی روی عملکرد اعضا بهصورت دقیق تمرکز میکند. مدیران با این سبک رهبری، قبل از شروع هر کاری، پاداشهایی (معمولا پاداشهای پولی) را برای موفقیت کارمندان و اقدامات انضباطی را برای عدم موفقیت آنها تعیین میکنند.
البته این رهبران برای اینکه کارمندانشان به موفقیت برسند و از پاداشها لذت ببرند، به آنها مشاوره میدهند، آنها را راهنمایی میکنند و به آموزش آنها اهمیت میدهند.
این سبک رهبری برای تیمهایی که اهداف مشخصی (مانند میزان فروش مشخص در ماه) دارند مناسب است و برای تیمهایی که بهدنبال افزایش خلاقیت هستند چندان مناسب نیست.
برای مثال: مدیر یک شعبه بانک، هفتهای دو بار با هر یک از کارمندان خود جلسه میگذارد تا در مورد راههای رسیدن به اهداف ماهانه با یکدیگر بحث کنند؛ سپس به ۱۰ نفر اول که عملکرد بهتری داشته باشند مقداری پول پاداش میدهد.
۹- بوروکراتیک (Bureaucratic)
رهبران بوروکراتیک مانند رهبران استبدادی هستند و از کارمندان خود انتظار دارند تا از قوانین پیروی کنند و عملکرد آنها دقیقا مطابق با رویههای تعیینشده باشد.
سبک رهبری بوروکراتیک روی وظایف ثابت در یک سلسله مراتب تمرکز دارد که در آن هر یک از کارمندان یک لیست مشخص از مسئولیتهای خود دارند و به کمترین میزان همکاری و خلاقیت نیاز دارند. این سبک رهبری برای صنایع و سازمانهایی که قوانین سخت و مشخصی دارند (مانند وزارت بهداشت، اداره دارایی، و سازمانهای دولتی) بسیار مناسب است.
برای مثال: در یک سازمان دولتی مدیران به کارمندان خود آموزش میدهند تا همواره در چارچوب تعیینشده عمل کنند. آنها برای اینکه بتوانند یک وظیفه را انجام دهند باید مراحل زیادی را با نظم دقیق طی کنند.
به یاد داشته باشید که اکثر رهبران برای رسیدن به اهداف مختلف در زمانهای مختلف، از سبکهای رهبری مختلفی استفاده میکنند. ممکن است شما به عنوان یک رهبر، در یکی از سبکهای رهبری مهارت بسیار خوبی داشته باشید؛ اما در موقعیت دیگری به مهارتها و عادتهای دیگری نیاز داشته باشید تا بتوانید مطمئن شوید که تیم شما بهترین عملکرد ممکن را خواهد داشت.
نمیتوان یک سبک رهبری را به عنوان بهترین سبک انتخاب کرد؛ زیرا هر سبکی در شرایط مناسب خود میتواند نتیجه مطلوبی داشته باشد. در واقع شما باید با شناخت هر یک از این سبکهای رهبری و درک نتایجی که هر سبک برای آن طراحی شده است، بهترین سبک رهبری را برای شرایط مختلف انتخاب کنید.
منبع: indeed
سلام
شاملو هستم از شركت ديجي كالا
يه دوره آموزشي براي پرسنلمون
تو دي ماه داريم لطفا با من تماس بگيريد
09123248139