پالس سروی یا همان پیمایش کوتاه با فاصلههای زمانی منظم، یک ابزار مناسب برای سنجش تعلق سازمانی کارمندان است.
یکی از مهمترین دغدغههای جمعآوری داده در بحث سنجش تعلق سازمانی، میزان نرخ برگشت پاسخ هاست. اینکه افراد گزارهها را راحتتر بفهمند، سریع به سوالها جواب دهند و مهمتر از همه اینکه با حوصله و دقت بیشتری پرسشنامهها را پر کنند.
طبیعی است که همه پاسخها کاملا با دقت و خطای نزدیک به صفر نخواهند بود؛ به همین دلیل این احتمال وجود دارد که افراد صرفا برای گذر کردن از سوالها خیلی سریع پاسخ دهند یا حتی آنها را خالی بگذارند.
علاوه بر دغدغههایی که در بالا ذکر شد، ممکن است کارمندان برداشت درستی از سوالها نداشته باشند و یا همه گزارهها را در یک سطح درجهبندی کنند. اگر مطالب مربوط به تعلق افراد را دنبال کنید، احتمالا با مفاهیمی مثل «صدای کارکنان» یا «سلامت سازمانی» برخورد خواهید کرد. در واقع «پالس سروی» همان پرسشنامه است ولی با فرمت و قالبی جدید. در این نوع پرسشنامه، تعداد سوالها به مقدار قابل توجهی کم است؛ متن سوالات پیچیدگی زیادی برای درک و فهمیدن ندارد و کارمندان میتوانند در سریعترین زمان ممکن به سوالها پاسخ دهند.
همچنین این ابزار باید در فاصلههای زمانی و چند بار انجام شود. شاید قیاس درستی نباشد؛ اما در اصل کلمه پالس یعنی ریتم فشار خون یا همان «نبض». همانطور که برای حیات و زنده بودن افراد، نبضشان را میسنجیم، برای سنجش وضعیت کلی سازمان یا شرکت نیز به این پالس سرویها نیاز داریم.
مشخصات کلی پالس سروی
- ساختار سوالها در این نوع پیمایش ساده و حتی محدود به گراف، تصویر و جمله کوتاه است و افراد با استفاده از تصویر و جملات ساده میتوانند به سرعت به سوالها پاسخ دهند.
- معمولا این نوع پرسشنامهها کمتر از ۱۰ سوال دارند؛ اما استاندارد خاصی برایشان تعریف نشده و صرفا برای افزایش راحتی کارمندان این تعداد توصیه میشود.
- معمولا سوالات با جملات دیگری برای آنها تکرار میشود تا افراد بتوانند در صورت نیاز سوال را از جنبه دیگری ببینند.
- سوالهای این پرسشنامه برای افراد به صورت تصادفی و با جملههای مختلف تنظیم میشود تا یکنواخت نباشند و افراد دیدهای متفاوتی را ثبت کنند و از قبل سوالها با پرسیدن از همکاران قابل پیشبینی نباشد.
- در فاصلههای زمانی منظم و یا نامنظم ولی به صورت مداوم انجام میشود.
این موارد ویژگیهای کلی پالس سروی هستند. علاوه بر این برخی از پلتفرمها به قدرت گرفتن آن از هوش مصنوعی و تحلیل داده اشاره میکنند. اینکه الگوی مشخصی به دست بیاید و هوش مصنوعی هم بتواند این تشخیص را داشته باشد که توزیع مناسبی از سوالها برای شرکتهای بزرگ انجام دهد و حداقل همه این پیمایش را دیده و یا انجام داده باشند.
همچنین عدم وجود محدودیتهای انسانی ارزیاب و یا محققی که به صورت دستی پرسشنامه انجام میدهد، از مزیتهای این نوع پیمایش محسوب میشود. برای مثال در توزیع پرسشنامه، احتمال خطا و یا تبعیض وجود ندارد؛ فراموشی در توزیع و یا حوصله نداشتن ارزیاب برای توضیح بیشتر رخ نمیدهد و پویاتر است.
برای مثال شما به عنوان مشارکتکننده میتوانید مشخص کنید که در چه زمانی میخواهید به این پرسشنامه پاسخ دهید. همچنین الگوهای تکراری افراد را جمع میکند تا در صورت نیاز دوباره از افرادی که با دقت کمتری پرسشها را پاسخ دادهاند، جواب خواسته شود و یا حداقل در تحلیل داده در نظر گرفته نشوند. احتمالا شاید توزیع نرمال را در نظر بگیرید و یا میزان پراکندگی در سوالها که بفهمید افراد چطور به سوالها پاسخ دادهاند.
با وجود همه این مزیتها، باید به این نکته اشاره کنیم که متن در کنار سوالهای کوتاه دید بهتری از حس افراد میدهد. یعنی صرفا جمعآوری داده به روش پالس سروی دیدگاهها و بینشهای زیادی را برملا نمیکند؛ بلکه اساسا به یک محصول خوب، تحلیل با کیفیت، ارزیابی درست و مستمر و نسخهای برای تغییر رفتار احتیاج دارید.
همچنین بخوانید: «برای افزایش تعلق سازمانی کارمندان، حس ثبات را به آنها القا کنید»
نویسنده: وحید فرجی